مرجع سخنرانی ها و آثاراستاد علی اکبر داراب کلائی
استاد علی اکبر داراب کلائی ، دارابکلاء شهر ساری متولدشدند ایشان در سن 17 سالگی وارد حوزه شدند . و برای ادامه تحصیل به شهر مشهد مقدس عزیمت نموده و دروس حوزه را تا سطح خارج در حوزه علمیه این شهر ادامه دادند .درحال حاضرساکن تهران میباشند که در زمینه خانواده و سبک زندگی و مسائل روز مقالات متعددی به رشته تحریر درآورده است. برای کسب اطلاع بیشتر به قسمت زندگینامه مراجعه فرمایید.

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان سایت تحلیلی-سیاسی-اجتماعی-فرهنگی و آدرس dalel.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 22
بازدید ماه : 140
بازدید کل : 9793
تعداد مطالب : 302
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ گالری تصاویر سوسا وب تولز





در اين وبلاگ
در كل اينترنت


تعبیر خواب آنلاین


استخاره آنلاین با قرآن کریم


آمار مطالب

کل مطالب : 302
کل نظرات : 9

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 2
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 22
بازدید ماه : 140
بازدید سال : 895
بازدید کلی : 9793
پيدايش شيطان پرستي در ايران
پيدايش شيطان پرستي در ايران

نوع جديد شيطان پرستي طي يک بازه زماني ده ساله با چند وقفه ي کوتاه به ايران نفوذ پيدا کرده است که در چند بند به بررسي آن مي پردازيم:

يک نحوه ي ورود

چند گروه عامل ورود شيطان پرستي به ايران بوده اند که در بند بعدي به آن ها اشاره خواهد شد؛ اما به صورت کلي چند اقدام نقش بسزايي ورود جريان مذکور به کشور داشته اند.
يک. مهم ترين عامل ورود شيطان پرستي به ايران، رواج يافتن ميل جوانان به استفاده از موسيقي متاليکا و ساز گيتار برقي بوده است. طي ده سال گذشته، موسيقي متاليکا به صورت زيرزميني و غير مجاز وارد کشور شده و در چارچوب آن، مفاهيم شيطان پرستي در اختيار جوانان قرار گرفته است.
دو. اقدام تأمل برانگيز و بسيار غيرمسئولانه ي متوليان امر در صدور مجوز براي گروه ها، آلبوم ها و کتاب هاي اشعار موسيقي متاليکا نيز نقش اساسي را در جلب توجه عموم مخاطبان جوان به اين نحله ي انحرافي فراهم آورد.
براي نمونه در کتاب « رقص شيطان » مترجم در يادداشت خود، هدف و انگيزه اش را از ترجمه ي اشعار متاليکا اين گونه بيان مي دارد.
« به پرس و جو درباره ي نوع موسيقي اين گروه پرداختم که موسيقي زنده ي جهان معاصر است و مانند زباني جهاني، حکم يک واسطه را دارند... اگر جيغ دارند و فرياد مي زنند؛ از غم دارند و حرف از پوچي مي زنند، نشانه هستند و نشان از حرف دل جوانان و مردمي دارند که جيغ، فرياد، غم و احساس پوچي دارند ». (1)
در ادامه درباره روش مترجمان کتاب اين گونه مي نويسد:
« هر يک از مترجمان محترم، با شناخت از حس و حال و هواي اشعار گروه متاليکا و نيز گروه بيلتز و با توجه به سبک شعرها، ضمن وفاداري به اصل آن ها تعهيداتي را به کار بردند تا علاوه بر انتقال مفاهيم [(!)] کوچک ترين لطمه اي به زيبايي اشعار (هر يک به نوع خود، يکي در سردي و خشونت و ديگري لطافت و نرمي) وارد نيايد تا خواننده ي گرامي بتواند از طريق معاني اشعار به انديشه ي شاعر [(!)] پي ببرد ». (2)
در ادامه، قسمتي از اشعار بلند و عاليه [(!)] اين کتاب که مربوط به « جيمز هتفيلد » (3) است، مي آيد:
رقص شيطان (4)
آره، من هم حست مي کنم
حس مي کنم؛ که چه مي کني
آتشي مي بينم درون چشمانت که مي سوزد و به تو غذا مي رساند
که به درون نفوذ مي کند
در ژرفنايت مي داني، بذرهايي که پاشيدم رشد خواهند کرد
روزي خواهي ديد؛
آن رقص نزد من خواهد آمد
آره، بيا، بيا و امتحان کن!
خوبه
بيا برقصيم!
مار (5)
من ماري هستم؛
وسوسه کننده، آن نيشي که زدي؛
بگذار من برايت تصميم بگيرم؛ خود را پشت سر بگذار.
ترس به خود راه نده
آن چه مي خواهي نزد من است
خوشحالم که تو را مي بينم
هاها!!
هم چنين در جايي ديگر (6) مي آيد:
جنازه اي بدون جان
شيطان
گرفته است «2»
گرفته است باجش را
و خالي مي کند بر سر من
من
به دام افتاده ام «2»
افتاده ام به طلسمش
امشب
من مي روم «2»
من مي روم به جهنم
کولاک آتش ضد مسيح (7)
آتش تابان و درخشان مي سوزد
از ميان تاريکي و شب هاي سرد
بادهاي طوفاني در مافوق، طوفان در قلبم
در تاريک ترين شب ها
من شيطان را احساس مي کنم که گريه مي کند
... اجازه بده که روح شيطان به پرواز درآيد
ديوارهايي را که مرا اسير مي کنند خراب کن
روحم را آزاد کن پس مي تواند بلند شود
من را به منجمد شدن ابدي هدايت کن.

دو. حاملان شيطان پرستي

آورندگان شيطان پرستي به ايران شامل افراد و گروه هاي ذيل محسوب مي شوند:
يک: تحصيل کرده ها و سرخورده هاي اجتماعي در خارج از کشور که دچار خسارت و شکست هاي سنگين مادي يا معنوي شده بودند.
دو. فرزندان منافقان فراري، سلطنت طلب ها، مفسدان اقتصادي رژيم پهلوي که قبل و بعد از انقلاب موفق به فرار از کشور شده بودند.
سه. افرادي از خانواده هاي بسيار ثروتمندِ مقيم داخل کشور که روابط خانوادگي و... با خارج دارند.
چهار. جاسوسان فرهنگي سازمان هاي اطلاعاتي و امنيتي امريکا و رژيم صهيونيستي که با هدف استحاله ي فرهنگي وارد کشور شدند.
پنج. فعالان حوزه ي هنر و موسيقي که با کشورهاي ديگر به ويژه امريکا، انگليس، کانادا و استراليا در ارتباط بوده و بنابر دلايل حرفه اي و شغلي مسافرت هاي متعددي داشته اند.

سه. شيوه هاي تبليغ

يک. انتشار سي دي و پوسترهاي مربوط به خوانندگان متاليکا.
دو. گسترش يافتن پايگاه هاي اينترنتي و وبلاگ هاي شيطان پرستان؛
سه. تبليغ و اطلاع رساني از طريق پارتي هاي شبانه و گفت و گوهاي دوستانه به ويژه در مناطق مرفه شهرهاي تهران، شيراز، اصفهان و...
چهار. تبليغ در تالارهاي گفت و گو مجازي.

چهار. زمينه هاي جذب

بايد يادآور شد که تعدادي از مسائل اشاره شده، در اين بخش نيز بايد تکرار شوند:
يک: موسيقي متال: اين موسيقي در ايران، مانند بسياري از کشورهاي اسلامي و عربي به گونه اي که شرح آن آمد، وارد شد و توانست پس از مدت کوتاهي به ميان جوانان سست عقيده راه يابد.
دو. افول معنويت: اگر چه در بسياري مسائل، ايران اسلامي در جايگاه والاتري از معنويات قرار دارد؛ ولي سير جهاني و فراگير تلاش قدرت هاي بزرگ فرامنطقه اي براي استحاله ي فرهنگي و از سوي ديگر ماشيني و صنعتي شدن مناسبات جاري و تأثيرپذيري مردم کشورمان از شرايط جهان، زمينه اي براي رشد چنين جريان هايي را فراهم ساخته است. بايد عنايت داشت روند رو به رشد استفاده از شبکه هاي ماهواره اي، عامل تعيين کننده اي در جذب و گرايش به اين گروه ها است.
سه. سرمايه گذاري: در بخش هاي قبل اشاره کرديم که سازمان هاي جاسوسي کشورهاي غربي تلاش سازمان يافته اي را براي استحاله ي فرهنگ جمهوري اسلامي ايران تدارک ديده و تلاش مي کنند تا به « تهي سازي فرهنگي » جوانان کشور بپردازند. دشمن در اين راه، مبالغ قابل توجهي را تدارک ديده است؛ از جمله بايد اشاره کرد که طبق گزارش برخي از رسانه هاي مستقل در سال هاي اخير، دولت امريکا مبلغ هشت ميليون دلار را به فعاليت و تبليغ گروه هاي شيطان پرست، اختصاص داده است.
چهار. اينترنت: رشد تعداد مخاطبان شبکه ي جهاني اينترنت طي ساليان اخير، آسيب هايي را متوجه نظام فرهنگي کشور کرده است که از جمله مي توان به فعاليت شيطان پرستان اشاره کرد. بيش تر فعاليت اين افراد در قالب وبلاگ نويسي صورت مي گيرد، اين وبلاگ ها هم زمان با اعلام موجوديت جنبش شيطان پرستان ايران فعاليت خود را آغاز کردند و اظهار مي کنند که فردي با نام مستعارِ اهريمن در ايران، آن ها را هدايت مي کند.
روند ارتباط گيري و فعاليت وبلاگ هاي مذکور بدين صورت است که افراد پس از تکميل فرم ثبت نام، يک ايميل در صندوق پست الکترونيک خود با موضوع خوش آمدگويي دريافت مي کنند و پس از برقراري ارتباط با ايشان و در صورت جلب اعتماد، به برخي مهماني هاي شبانه و يا پارک ها براي آشنايي دعوت مي شوند تا در اين باره راهنمايي شوند.
اين وبلاگ ها فعاليت خود را در چندين محور از جمله انتشار عکس هاي شيطان پرستان، ارائه دانلود آهنگ هاي متال و راک، تبليغ خوانندگان و آلبوم هاي آنان، رواج مدهاي جديد شيطان پرستان، بحث و گفت و گو درباره شيطان، خبرسازي يا انتشار اخبار براي جلب توجه و زمينه سازي، شبهه افکني درباره وجود خدا، امکان معاد و... دنبال مي کنند.
براي مثال، وبلاگ شيطان خطاب به خدا مي نويسد: (8)
« چرا چيزهايي را که به اطرافيانم دادي، به من ندادي؟ و چرا مي خواهي بدبختي مرا ببيني؟ چرا منو از اين دنياي کثيف و از بين کساني که از شون نفرت دارم، رها نمي کني؟ حالم از زندگي بينِ اين لجن به هم مي خوره. جلوي پاي من کم سنگ انداختي؟ کم آدم هايي رو مثل من بدبخت کردي؟
اين وبلاگ هم چنين در ادامه مي آورد:
« هميشه لحظه شماري مي کردم براي سال نو، عيدي پدر و مادر از همه چيز لذت بخش تر بود؛ ولي الآن سال نو بوي تنفر مي ده، بوي مرده مي ده، وقتي کسي رو مي بينم که خدا رو ستايش مي کنه، تف و لعنتش مي کنم، نفرينش مي کنم، از هيچ چيز خبر نداره آن قدر خوشه که هيچ چي حس نمي کنه. چرا پدر و مادرم منو ترک کردن، چرا منو نفرين مي کنن، بهم مي خندن، مگه من شاخ دارم لباس نو برام ارزش نداره چون بوي کفن رو دارم حس مي کنم، تو خدا نيستي، تو هيچ نيستي، اصلاً من بهت اعتقاد ندارم، چون براي من بي ارزشي، پستي، من به هيچ چيز اعتقاد ندارم، هيچ کس هم نه مي پرستم نه قبول دارم، بعد اين دنيا هم دنيايي نيست مي ميريم و مي پوسيم، از لاشه ي ما گلي سبز ميشه که خار نداره، (9) هيچ شيطاني وجود نداره؛ ولي آن قدر آدم ها بهش اعتقاد دارن قبولش دارن و فکر مي کنن که شيطان پروردگار ما هست که يک نيرويي به وجود اومده که خيلي چيزها رو مي تونه نابود کنه. اگر بلک متال نبود، من مي مردم. اي کاش نبود، چون وقتي گوش مي دم مي رم به دوران خلسه به جايي مي رم که هيچ کس وجود نداره، گناهي نيست، ثوابي نيست. آدم احمق نيست، خدا نيست، پيامبران دروغين نيست، شهوت و هزار تا چيز ديگه اي که اين جا هست يا چيزي که هست و اين جا وجود نداره اون جا نيست، فقط يک نور سياهي هست که چشمتو نمي زنه، بوي همون گلي که گفتم از لاشه ي آدم ها سبز ميشه مياد که مست مي کنه، ترس و وحشت نيست، چيزي نيست که بهش فکر کني خودتي ».

پي نوشت ها :

1. هتفيلد، جيمز، رقص شيطان، صص 11و 12.
2. همان، ص 13.
3. James Hetifield. ترانه سراي اصلي، گيتاريست و يکي از بنيان گذاران گروه هوي متال است.
4. هتفيلد، جيمز، رقص شيطان، صص 212 - 215.
5. مار در آموزه هاي مسيحي و يهودي، نماد شيطان و وسوسه هايش است. در اسلام نيز احاديثي به همين امر اشاره دارند. ر. ک: مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج 46، ص 5، ح 6.
6. هتفيلد، جيمز، رقص شيطان، ص 282.
7. کريمي، حميد، جهان تاريک، صص 162 و 163.
8. نامه نوشتن، از مسيحيان شيطان پرست الگوبرداري شده و همانند آنان حرف هاي نامربوطي خطاب به خدا گفته مي شود. متن بدون تغيير اين جا نقل شده است.
9. اين کلام به وضوح اشاره به مسئله ي تناسخ دارد.

منبع مقاله : 
امين خندقي، جواد، (1390)، شناخت و بررسي شيطان پرستي، قم: ولاء منتظر (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، چاپ پانزدهم
تعداد بازدید از این مطلب: 56
موضوعات مرتبط: شیطان پرستی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


آداب و رسوم شيطان پرستان

آداب و رسوم شيطان پرستان

« کسب قدرت تاريکي براي شيطان پرستي و به دست آوردن نيروهاي نهفته در تاريکي، کسب قدرتي است دروني و بي پايان. انرژي عظيمي که اين امکان را به شما مي دهد روح خود را ارتقا ببخشيد و کمبودهايش را با قدرت جايگزين کنيد. نکته ي مهم در برگزاري اين مراسم، آن است که هرگز نبايد به نتيجه بد گمان باشيد. خالصانه به نيروي روح خود و روح تاريکي، ايمان داشته باشيد. آن چه باقي مي ماند، آرامش و دوري از افکار بيهوده است که بايد در خود ايجاد کنيد.» (1)

شيطان پرستي در قرون اوليه در چندين زمان انجام مي گرفت: اولين زمان هنگام کسوف و خسوف بود، بر اين تصور که شيطان و الهه ي تاريکي از انسان ها عصباني اند و منتظر هديه ي خود و اگر براي آن ها قرباني انجام نمي گرفت، الهه ي تاريکي و شيطان تمام انسان ها را قتل عام مي کردند؛ از اين رو براي آرامش شيطان، قرباني کردن انسان انجام مي شد.
اين مراسم به ويژه در قبايل امريکاي جنوبي، فراوان ديده شده است؛ به گونه اي که اکتشافات به دست آمده، وجود اين قرباني کردن ها را تصديق مي کند. اين اکتشافات نشان مي دهد که اتاق هاي مخصوص قرباني کردن به شيوه هاي خاص بنا شده و تزئينات خاصي داشته است.
البته قرباني کردن انسان در زمان هاي ديگر نيز انجام مي شد. امروزه، قرباني کردن انسان در يک شب کاملاً تاريک انجام مي شود. اين اعمال، مصداق بارزي است از وحشي گري و حيوان صفتيِ اين گروه و از نظر هيچ دين و آيين انساني جايز و صحيح نيست.
اعمال و مراسم مختلفي به عنوان شيطان پرستي انجام مي گيرد که اين جا به ذکر نمونه هاي مهم تر آن مي پردازيم:

يک. مناسک جنسي:

مهم ترين اعمالي که بر اجراي آن مداومت جدي دارند، اعمال جنسي است و بعد از انجام آن براي پيشبرد اهداف حاضران از شيطان کمک مي خواهند. مسائل جنسي آن هم همراه خشونت، از شاخصه هاي مهم اين گروه است و نشان از مشکلات فراوان روحي و رواني چنين افرادي دارد؛ افرادي که به علت طرد شدن از جامعه يا آزار ديدن در دوران کودکي، نوجواني و حتي جواني، نوعي بيماري رواني پيدا کرده اند و با اين اعمال سعي در جبران آن ها دارند.
ايدز از بيماري هاي شايعي است که همواره ميان چنين افرادي شيوع دارد و عمده ترين نشانه ي شيطان پرستان را مي توان در تجاوز قتل، به ويژه در تجاوز به کودکان و نوجوانان همراه با قتل آنان دنبال کرد.
مدتي قبل روزنامه هاي امريکايي از دستگيري عده اي شيطان پرست خبر دادند که نوجوانان و حتي کودکان را مورد تجاوز وحشيانه قرار داده و با ساتور تکه تکه کرده بودند.

دو. مراسم عضويت يک عضو جديد:

اين مراسم، مجموعه اي از کارهاي مختلف است که توسط کشيش کليساي شيطان پرستان و يا همسر وي انجام مي شود. اين عمل، در جادوگري نيز وجود دارد. در اين مراسم، پنج بوسه ي مقدس وجود دارد که بر بدن شخص عضوشونده مي زنند که باعث خير و برکت او، تقدس او در بين شيطان پرستان، تشکر از وي به منظور عضو شدن و در نهايت قبول فرد، خواهد شد.

سه، مراسم نماز سياه يا نماز جماعت سياه:

اين مراسم، يکي از مهم ترين مراسم شيطان پرستان است که در کليساي شيطاني انجام مي شود و دقيقاً همانند مراسم عشاء رباني مسيحيت است با اين تفاوت که تمام کارها برعکس انجام مي شود. کشتن کودکان و ريختن خون معصومان و باکره ها جزء آدابي بود که در اواخر قرون وسطا همراه نماز جماعت سياه انجام مي شده است.
در اين مراسم که از پليدترين مراسم آنان است. نمادهاي مختلف شيطاني همچون ستاره ي پنج پَرِوارونه، جمجمه، شراب، خون، شمع و پارچه هاي سياه، آتش دان و... ديده مي شود.
هم چنين در آن، اعمال بيهوده و بي استدلال و خرافي انجام مي گيرد و همراه با آن دعاهايي با همان مضامين ذکر شده در بخش هاي قبلي تکرار مي شود.

چهار. مراسم حج شيطان پرستان يزيديه:

يزيديان علاوه بر روزهاي عمومي و خصوصي، نماز و زکات با تفاسير خاص خود که مخالف اديان الهي است، مراسم حجي دارند که در آن مرقد شيخ عدي را کعبه قرار داده و مراسم خود را در روز پانزدهم ماه سپتامبر شرقي (مطابق روز 28 سپتامبر غربي) آغاز مي کنند که تا پنج روز ادامه دارد.
به هر يزيدي در هر سني که باشد، واجب است سالي يک بار حج انجام دهد. در اين مراسم شراب مي خورند، شادي مي کنند و در حضور تصوير ملک طاووس چيزي براي بزرگشان مي دهند. آن بزرگ با خاک مرقد شيخ، قرص هايي درست مي کند و مي فروشد. بنابر عقيده ي آنان، قرص ها براي تبرک و حفظ سلامتي جسم و جان و خوردن هنگام مريضي مفيد است.
امروزه لالش (2) يکي از پرستش گاه ها و محل انجام حج شيطان پرستان يزيدي، است. اين محل، همانند آتشکده اي بزرگ از سه قسمت تشکيل مي شود: 1. شبستان؛ 2. محوطه ي حياط؛ 3. صحن دوزخ. (3)
از جمله اعمال مهم اين حج، پرتاب دستمال به سنگ برجسته اي است که از ديوار غار بيرون زده است. اين مرحله، اصلي ترين مرحله ي حاجي شدن است که با چشمان بسته از فاصله ي هفت متري دستمال سياه بزرگي را به طرف سنگ پرتاب مي کنند. اگر سه بار موفق شوي اين عمل را انجام دهي، حج شما قبول است و اگر نشد، بايد دو روز بعد بازگردي و دوباره آن را انجام دهي.

پنج. موسيقي شيطان پرستان:

توصيه اي که شيطان پرستان موسيقي، ناگزير به انجام آنها هستند، به اين شرح است: شنيدن آهنگ هاي تند، همواره با خشونت که وحشت و نفرت را با خود دارد.

شش. مراسم قرباني کردن:

در شيطان پرستي جديد، قرباني کردن مفهومي ندارد؛ اما براي آنان که هنوز پيرو شيطان پرستي قديمي و قرون وسطايي هستند، (4) اين کار در شبي تاريک انجام مي شود. قرباني با آب مقدس غسل داده مي شود و روي محراب خوابانده مي شود. البته قرباني قبل از انجام مراسم بيهوش مي شود و در کامل ترين مراسم قرباني کردن براي شيطان، قرباني پس از کشته شدن و نوشيدن خون وي، با آتش سوزانده مي شود. در اين مراسم، خواندن وِردهاي مخصوصي به زباني کاملاً بي معنا و بعضي اوقات عِبري، انجام مي گيرد.

هفت. جشن هالوين:

اين جشن آميخته با شب مقدس کاتوليک ها است؛ به گونه اي که شب مقدس کاتوليک ها به هالوين تبديل شد. طبق عقايد مسيحي، 31 اکتبر يعني روز هالوين روزِ « مادر زمين» ، نماد برکت است. در گذشته هاي بسيار دور، پيشينيان در اين روز، انسان هاي زنده را در زنبيل ها مي گذاشتند و به عنوان قرباني به مادر زمين تقديم مي کردند و با اين تقديم در واقع، آن ها را زنده به گور مي کردند.
بنابراين، رفته رفته اين شب مقدس کاتوليک به شب هالوين و يا شب ظهور ارواح شَرير تغيير يافته است. در چنين روزي براي دست يابي به برکت فراوان (دام و غله)، اولين فرزند خانواده را قرباني مي کردند و باور داشتند جادوگران سوار بر جاروي خود در آسمان به پرواز در مي آيند و زنان با شيطان، کارهاي جنسي انجام مي دهند. در اين ميان، شيطان، خود شيپور مي نوازد و ارواح شَرير بر بلنديِ تپه ها با جادوگران به رقص و پايکوبي مي پردازند.
همچنين آنان اعتقاد داشتند که ارواح شَرير همراه ارواح مقدسين، در اين شب بيرون مي آيند؛ از اين رو براي پذيرايي از آن ها سيب، گردو، بادام، غذا و نوشيدني در سيني ها مي گذاشتند و به ارواح تقديم مي کردند. هنگامي که رومي ها فاتحانه بريتانياي کبير را تسخير کردند، جشن شيطان پرستي را به انگلستان و بالاخره مهاجران انگليسي اين جشن را با خود به امريکا هديه بردند.
امروزه آن چه ظاهراً از اين جشن مانده، شادي براي کودکان و تعارف و تقسيم شيريني و شکلات است؛ اما اخبار، چيز ديگري را بيان مي دارند. چنان چه به اخبار شب هالوين توجه کنيد، حوادثي نظير آتش سوزي، ضَرب و شَتم و مرگ هاي عجيب بيش از هر وقت ديگر، در اين روز شنيده مي شود. در اين شب، انسان هاي بي خبر از حقيقت، قرباني مي شوند.
شاهد ديگر براي معمولي نبودن اين جشن، استفاده از وسايلي همچون اسکلت، ماسک دراکولا، زخم هاي مصنوعي روي صورت، تيوپ هاي خون مصنوعي، ماسک هاي گربه، سگ و خفاش، جارو، کدوي نوراني، خانه هاي تزيين شده با نور زرد و ....است که در آن شب، کودکان و بزرگ ترها استفاده مي کنند.
اين جشن، به طور گسترده در جامعه تبليغ و حتي در انيميشن ها و فيلم هاي کودک همچون « خانه ي هيولا» (5) يا هري پاتر نيز براي بچه ها مطرح و جذاب نشان داده مي شود.

پي نوشت ها :

1. بخشي از آموزه هاي شيطان پرستي جديد.
2. روستايي در مرکز کردستان عراق است.
3. محلي که مراسم حج يزيدي در آن برگزار مي شود.
4. براي نمونه اي از قرباني کردن در قديم، ر. ک: بهرام پور، ابوالفضل، نسيم حيات، ج 7، ص 214.
5. Monster House

منبع مقاله : 
امين خندقي، جواد، (1390)، شناخت و بررسي شيطان پرستي، قم: ولاء منتظر (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، چاپ پانزدهم
تعداد بازدید از این مطلب: 52
موضوعات مرتبط: شیطان پرستی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تاریخچه شیطان پرستی از دیدگاه شیطان پرستان


تاریخچه شیطان پرستی از دیدگاه شیطان پرستان

بلانچ بورتون در کتاب The church of Satan (کلیسای شیطان) با اشاره به موضوعات مختلف، شیطان پرستی را از زوایای متعدد بررسی کرده و برای آن آینده نگری خاصی را ترسیم می کند. در بخشی از این کتاب با عنوان اصلی کتاب یعنی The church of Satan (کلیسای شیطان)، می نویسد:

«آنتوان اس زاندر لاوِی در شب 30 آپریل و روز یکم ماه می، در سال 1966.م و در فصل بهار، کلیسای شیطان را در حالی که جادوگران شیطانی در زمین پرسه می زدند، بنیان نهاد.
لاوِی در حالی که سر خود را تراشیده بود، (مانند مراسم قرون وسطایی) تشریفات را آغاز کرده و عده ای از جادوگران نیز برای منافع شخصی خود، دور او را گرفتند. تا بتوانند نیروی شیطان را دریافت کنند.در جادوی تثلیث، توجه معنوی به روح و فداکاری برای جهنم، پیگیری می گردد. تراشیدن سر در مراسم شیطان، از فرامین اساسی است که باید انجام گیرد. همانند تراشیدن سر با تیغ و شستشو با آب زمزم در اسلام، که نخستین جریان برج هفتم شیطان است.
سال 1966.م اولین سال سلطنت شیطان بر فرزندان آدم بود. این مکتب بزرگترین انقلاب، در سرتاسر جهان تا به امروز است، که مخلوطی از جادو- منطق و دین مبتنی بر شهوات است.
حالا اینجا (آمریکا) بعد جاهای دیگر. شهوت در عوض انکار. سپس خودپسندی در حکم دوست داشتن. این در زمانی است که زمین گسسته شود و همه به شیطان گرویده شوند.»

می بینید که او در کتاب خود، حتی به آئین اسلام نیز اشاره کرده و سعی می کند اعمال شیطان پرستی را در مقایسه با ادیان الهی به نوعی توجیه کند. آنگاه به فراگیر بودن مکتب شیطان پرستی می پردازد.
لذا هیچ عجیب نیست که در کنار اعمال و مناسک شیطان پرستی، (در سایتهای مربوط به این فرقه) عکسها و گوشه هایی از مراسم قمه زنی که به مناسبت عزاداری امام حسین علیه السلام انجام می پذیرد هم قرار گرفته و آن را به نوعی به شیطان پرستی ملحق کرده و با این ترفند اعمال وحشیانه خود را توجیه می کنند.
در ادامه باب دیگـری گشوده شده و دلایـل ایجـاد مکتب شیطان پرستی از نگاه لاوِی را مطـرح می سازد. بورتون از این باب با عنوان «Modern Prometheus» (پرومتئوس جدید) یاد می کند و می افزاید:

«آنتوان لاوِی هرگز انتظار بنیان گذاری آئین جدیدی را نداشت. اما او برای مردم احساس نیاز کرد که چیزی برای مقابله با رکود مسیحیت ایجاد کند. و فهمید که اگر او نتواند آن را انجام دهد، هرگز کسی نخواهد توانست. یا شاید کمتر کسی شایستگی آن را داشته باشد.
لاوِی باید نشان می داد که عدالت، برگرفته از رنج و عذاب برای انسانهاست. و کسی باید با نیرو در مقابل آن بایستد. او شروع کرد به تحقق بخشیدن آن. او از ما برای پیشرفت علم و فلسفه استفاده کرد و به آن نیز دست یافت. و آن فلسفه ایستادن در برابر خدا و کلیسا بود. و همچنین یک قرارداد جدید اجتماعی به وجود آورد. 
ما باید نشان دهیم برای آن انقلاب بزرگ آفریده شده ایم. و نباید از ورود آن به روح خود جلوگیری کنیم .
شیطان با یک نام یا نامهای دیگر شبیه انسان است، که انسان را با چشاندن لذات شیرین وسوسه می کند.
شیطان، با پنهان کاری بیان می کند که او تنها نامزد خداوندی است. او کسی بود که توانست برای پاداش، درخواست قدرت کند و چه کسی سزاوار پاداش است. (اشاره به رانده شدن شیطان از درگاه خداوند. و اینکه به خداوند عرض کرد که خدایا در عوض عبادتهای چند هزار ساله قدرتهایی را به من عطا کن. خداوند نیز به او قدرتهایی را بخشید.)
شیطان در عوض خلقت معاصی و گناهان، ضمانت گناهکاران را قبول کرد و تشویق کرد زیاده روی و افراط را. و او همان کسی بود که خدا می توانست ما را به سمت او هدایت کند.»

توجه داشته باشیـد که بورتون چگونه به دفاع از لاوِی پـرداخته و او را توجیـه و تقدیس می کنـد. و شیطـان پرستی را مـوهبتی الهـی می شمارد.
در بخش دیگر کتاب با اشاره به بازی لاوِی در فیلم بچه رزماری، فیلم را به عنوان سرباز کلیسای شیطان معرفی می کند. به این بخش توجه فرمایید.
«Hell on reels» (جهنم در حلقه های فیلم)

«هنگامیکه فیلم بچه رزماری در سال 1968.م در حال ساخت بود، لاوِی در این فیلم مشغول ایفای نقش بود. و جمعی از مسئولین فرهنگی از جمله رئیس اداره تبلیغات آمریکا نیز نظاره گر بازی او بودند. در این میان همه متوجه لاوِی بودند که در حال تمرین اعمال مذهبی شیطانی بود. او درباره فیلم گفت: فیلم بچه رزماری برای کلیسای شیطان مثل انجمنku klux klan (سازمان سری سیاه پوستان آمریکا) به عنوان یک سرباز برای ملت آمریکاست.»

این فیلم در کمال وقاحت آداب مسیحیت را به سخره گرفته و تصویری زشت از مریم مقدس به نمایش گذاشت. و مفاهیم شیطانی در آن به صورت کاملاً آشکار ولی توجیه شده برای همگان به نمایش درآمد.
باز در ادامه کتاب به بخش دیگری می رسیم.

«Lucifer rising» (طالع شیطان). 
این بخش به شرح آینده شیطان پرستی پرداخته و برخی آداب موبوط به عضویت در کلیسای شیطان را مطرح می کند. بخشی از این متن را بخوانید.

«عضویت در کلیسای شیطان پیوسته در حال افزایش است. لاوِی برای این عضویت شرایطی دارد. 
اولین شرط، ملاقات حضوری است. که جزء اصلی آن، تجمع پیرامون گوی است. که هر کجا برود برکت را با خود می برد. و ملاقات در سرداب صورت می گیرد. 
لاوِی در آن زمان (زمان آغاز به کار کلیسای شیطان)، بعد از گذشت چند سال کلیسای شیطان را رسماً تثبیت کرد. و بعد از مدتی همگان از وجود کلیسای شیطان آگاهی یافتند و روز به روز بر جمعیت پیروان لاوِی افزوده شد.
اکنون کلیسای شیطان وضعیتی مطلوب دارد. البته از دنیای بیرون تحت فشار قرار دارد، ولی با نیروی مضاعف و فشار کاری بیشتر و انجام تشریفات مذهبی، دیگران به پذیرش این آئین تشویق خواهند شد.»

نویسنده کتاب باز نگاهی به گذشته این مکتب انداخته و در ادامه چنین یادآور می شود:

«در دوره ای پیروزی نسبتاً با لاوِی بود. اما این مقطع گذرا و کوتاه بود و بـرای مدتی بیشتر مراسمات مذهبی، شبانه و در خفا صورت می گرفت. ولی به مرور بر پیروان شیطان پرستی افزوده شد.
در سال 1970.م انجام مراسمات و سخنرانی ها و رفتار و عملکرد فردی لاوِی، باعث شد، گرایش عمومی به او بیشتر گردد. در سال 1972.م مراسمات در خانه سیاه انجام می شد. و این به خاطر آن بود که کلیسای شیطان دیگر مکان مناسبی برای انجام مراسمات مذهبی نبود، لذا مراسمات در غار مرکزی، معروف به خانه سیاه انجام می گرفت. 
نام خانه سیاه را لاوِی برای اولین بار بر غار زیرزمینی مرکزی نهاد) و تنها طبق دستور، کلیسای شیطان را با پرده سیاه پوشاندند.
سرانجام در سال 1975.م مجدداً فعالیت کلیسای شیطان آغاز گردید و کسانی که با لاوِی تماس داشتند، دوباره فرا خوانده شدند. اما تعالیم کفر آمیز مسیحیت، به شدت فعالیت لاوِی را محدود کرده بود. لکن تحت رهبری و هدایت لاوِی، امور به سرعت انجام گرفت و لاوِی برای قانع کردن دیگران نامه هایی را برای برخی افراد نوشت. در نتیجه با تدبیر لاوِی راهی برای پاکی خانه گشوده شد.»

بورتون در ادامه دوستان لاوِی را دسته بندی کرده و می نویسد:

«بسیاری از کسانی که گرد لاوِی جمع شده بودند، یا به خاطر دوستی با او بوده یا به خاطر کسب شهرت و بزرگی. و همچنین عده ای نیز برای کسب لباس مخصوص برای ورود به خانه شیطان.»

تعداد بازدید از این مطلب: 51
موضوعات مرتبط: شیطان پرستی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مقایسه دعاهای ادیان با شیطان پرستی


مقایسه دعاهای ادیان با شیطان پرستی

در این بخش قصد داریم یک مقایسه گذرا در باب دعاها داشته باشیم.
البته شاید این مقایسه درست نباشد. ولی چاره ای نیست، جز اینکه برای بیان حقیقت، گاهی کلام حق در کنار کلام کفر قرار گرفته و مقایسه شود. چه اینکه خداوند بندگان خود را اینگونه معرفی می نماید. 
قرآن در این باره می فرماید: 
الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم اولوا الالباب
کسانی که سخنان را بشنوند و از نیکوترین آنها تبعیت می کنند. آنها کسانی هستند که خداوند آنان را هدایت کرده و آنان صاحبان عقل و خرد هستند .
بنابراین امیدواریم که این مقایسه خود سبب ارج نهادن به کلام الهی شود. و صاحبان خرد و درایت با مطالعه و مقایسه این دعاهاحقیقت را دریابند. 
چه اینکه قرآن می فرماید: لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی هیچ اجباری در پذیرفتن دین نیست. حقیقتاً هدایت از گمراهی آشکار است.
اینک پیش از هر چیز نمونه هایی از دعاهای کتاب مقدس شیطان پرستی و سپس نمونه هایی از تورات و انجیل را می آوریم. و آنگاه در مقایسه با کلام الهی ملاحظه خواهید فرمود که چه تفاوتی میان لفظ دعای الهی و دعای شیطان پرستی وجود دارد.

دعاهای سیطنیسم
به نام شیطان . ای فرمانروای زمین، ای پادشاه جهان، من گردن می نهم نیرویی از تاریکی را که امانت گذارده فرمانروای دوزخی بر روی دوش من. باز کن پهنای دروازه های جهنم را. و برسان اکنون، از عمق وجودم سلامم را به برادرت (خواهرت) و دوستت.
ببخش مرا به خاطر سخنان زیادم که از همه جا گفته ام.
من تحیر دارم از نام تو. چون که بخشی از خود من است. من زندگی می کنـم همانند چهارپایـان در مزرعه و شاد هستم از این زنـدگی حیوانی و شهوانی. من طرفدار عدالتم و نفرین می فرستم بر پوسیدگی.
کنار تمام خدایان درون چاه؛ مـن گردن می نهـم چیزهایی را که باید بگویم رخ خواهد داد. بیرون بیا و به نام خودت به این نامه و خواسته های من جواب بده .
پیش بفرست پیامبر شهوت و لذت را و بگذار زشتی ها در تاریکی من جلوه گر شوند، تا بتوانم آنها را انجام دهم.
اکنون می خواهم، نشانه های خود را جمع آوری کنم و تصویری از آفرینش بکشم. اژدهای بالدار منتظر رهایی است . 
لاوِی دعا را تا اینجا ادامه می دهد که مرد و زن هر کدام باید جملات مخصوص خود را بگویند. که متأسفانه با توجه به مستهجن بودن مضامین دعا، آن را وا می گذاریم.
در یکی دیگر از نیایشهای کتاب شیطان پرستی در برابر شیطان، می توان به این مورد اشاره کرد.
با برآشفتگی از خشم و اضطراب ناشی از سکوت، فریادم را بلند می کنم. که بپیچد همچون صاعقه در آسمان، تا همگان بشنوند؛ ای پنهان شده در تاریکی، ای نگهبان جاده ها، ای کسی که نیروی تو همه جا ظاهر می گردد، آماده کن برای لطف خود، ارادتمند خود را. کسی را که اعتقاد به تو دارد و دچار عذاب شده است. 
جدا کن او را بـرای خـودت و حفـاظت نما او را. نه به خـاطر بـی لیاقتیش، و مضطـرب نساز او را. کمک کن او را در میان آتش و آب و زمین و باد، تا دوباره گمشده اش را باز یابد.
قوی کن با آتش، استخوانهای ما را برای دوستی و همراهی خود. و در جاده های تنگ یاورمان باش. اجازه بده از میان نیروهای شیطانی که در زمین از آن توست، هم اکنون لذت آن را دریابیم. و اجازه بده لذت آن را در آینده نیز بچشیم. نیروی خود را به ما برگردان تا لذت بی پایان حکومت بر آنچه هست را بچشیم.
در اینجا لاوِی از طرف خود ادامه می دهد:
این است پیام ما. به نام شیطان. این لطف شامل کسی می شود که حکومت شیطان را بر خود بپذیرد. پس باید نام شیطان را بر خود قرار داده. و در رگ و گوشت خود جریان دهد، تا در زمین برای ابد زندگی کند، زیستنی جاوید. درود بر شیطان .

دعاهای یهودیت
ای خدای عادل من، وقتی نزد تو فرياد بر می آورم، مرا اجابت فرما. زمانی که در سختی و تنگنا بودم تو به داد من رسيدی، پس اکنون نيز بر من رحم فرموده، دعايم را اجابت فرما.
ای خداوند عادل، راه خود را به من نشان ده و مرا هدايت نما تا دشمنانم نتوانند بر من چيره شوند. دهان ايشان لبريز از دروغ است و دلشان مملو از شرارت. 
حـرفهـايشـان پر از تملـق و فـريب است و بـه مـرگ منتهـی می شود. ای خدا، تو آنها را محكوم کن و بگذار خود در دامهايشان گرفتار شوند!.
ای خدا، تو مرا می بينی. تو رنج و غم مردم را می بينی و به داد آنها می رسی. تو اميد بيچارگان و مددکار يتيمان هستی. دست اين بدکاران را بشكن. آنها را به سزای اعمالشان برسان و به ظلم آنها پايان بده.
ای خداوند، اين تو بودی که مرا از رحم مادرم بدنيا آوردی. وقتی هنوز در آغوش مادرم بودم، تو از من مراقبت نمودی. از شكم مادرم، تو خدای من بوده ای. و مرا حفظ کرده ای. اکنون نيز مرا ترک مكن، زيرا خطر در کمين است و غير از تو کسی نيست که به داد من برسد. 
دشمنانم مانند شیر مرا محاصره کرده اند. همچون شيران درنده دهان خود را باز کرده اند تا مرا بدرند. نیرویی در من نمانده است. تمام بندهای استخوانهايم از هم جدا شده اند. 
دلم مانند موم آب می شود. گلويم همچون ظرف گلی خشک شده و زبانم به کامم چسبيده. 
دشمنانم مانند سگ، دور مرا گرفته اند. مردم بدکار و شرور مرا احاطه نموده اند. دستهـا و پاهـای مرا سـوراخ کرده اند. از فـرط لاغـری تمـام استخـوانهايم ديده می شوند؛ بـدکاران بـر من چيره شده اند. رَخت مرا در ميان خود تقسيم کردند و بر ردای من قرعه انداختند.
ای خداوند، از من دور مشو؛ ای قوت من، به ياری من بشتاب. جانم را از دم شمشير برهان. جان عزيز مرا از دست بدکاران نجات ده. مرا از دهان اين شيران برهان؛ مرا از شاخهای اين گاوان وحشی نجات ده!

دعاهای مسیحیت:
ای پدر ما که در آسمانی، نام مقدس تو گرامی باد.
ملکوت تو برقرار گردد. خواست تو آنچنان که در آسمان مورد اجراست، بر زمین نیز اجرا شود.
نان روزانه ما را امروز نیز به ما ارزانی دار. خطاهای ما را بیامرز، چنانکه ما نیز آنان را که با ما بدی کرده اند، می بخشیم.
ما را از وسوسه ها دور نگه دار و از شیطان حفظ فرما؛ زیرا ملکوت و قدرت و جلال تا ابد از آن توست. آمین 
اعتراف می کنم به تو ای پروردگار یکتای ما، که نه تو را آغاز و نه تو را انجام است. زیرا که تو به رحمت خود به همه چیز آغاز دادی و زود باشد که بعدل خود همه را نیز انجامی دهی. میان بشر همتایی نداری. زیرا که بجود خود دستخوش حرکت و عوارض نیستی. بما رحم کن، چون تو ما را آفریده ای و ما ساخته شده دست توایم.
ای پروردگار توانای مهربان، که ما بندگان را به رحمت خود آفریده ای، و به ما رتبه بشریت و آئین پیغمبر حقیقی خود را مرحمت نموده ای، همانا تو را شکر می کنیم بر تمام انعامهایت. و دوست داریم که عبادت کنیم تو را در تمام روزهای زندگی مان ... پس ای پرودگار، ما را از شر شیطان و گرایش جسم و آرایش جهان نجات بده. چنانکه برگزیده خود را نجات داده ای.

دعاها در اسلام
آیا دعاهای صحیفه سجادیه را در ابتدای همین کتاب به خاطر دارید؟ که امام سجاد علیه السلام، چه زیبا با خداوند صحبت فرموده بودند. به راستی کدام یک از دعاهای مذکور حتی از لحاظ ادبی ارزش دعاهای صحیفه را دارد. حال قیاس کنید با ادعیه قرآن که دیگر شاهکار کلام، در تمام تاریخ خلقت است.
در این مبحث، ابتدا به فـرازهایی از دعاهای ائمه معصـومین علیهم السلام اشـاره کرده و سپس دعاهای قرآن را یادآور می شویم. تا عمق کلام خداوند مشخص گردد. تا بر همگان مبرهن گردد که چه تفاوتی میان کلام خداوند و در ذیل آن کلام ائمه معصومین علیهم السلام، با سایر دعاها وجود دارد!. 
هر چند قیاس در این باره دور از انصاف است. و نمی توان کـلام پـوچ شیـطان پـرستان را در کنـار کلام خداوند عالـم قـرار داد، اما 
چاره ای نیست. و پیشاپیش از محضر مقدس ائمه معصـومین علیهم السلام عذر خواهی نموده و به خداوند تبارک و تعالی عرضه می داریم که، خداوندا آنچه را که خود می دانی انجام داده و قصد جسارت به کلام قدسی حضرتت را نداریم.
حال به دعاها توجه فرمایید.
بارخدایا بیامرز از من گناهانی را که پرده ها را می درند. خداوندا بیامرز از من گناهانی را که بدبختیها را فرو می فرستند. خدایا بیامـرز از من گناهانی را که نعمتها را تغییر می دهند ... خدایا جـز تو آمرزنده ای را برای گناهانم و پوشاننده ای برای زشتیهایم نمی یابم ... 
پاک و منزهی تو و به ستایش تو مشغولم. به خودم ظلم کرده ام و بی پروایی کرده ام به واسطه نادانیم ... پروردگارا به ضعف بدنم و نازکی پوستم و باریکی استخوانم، رحم کن. آیا باور کنم که تو مرا عذاب کنی بعد از اعتقاد به یگانگیت. و بعد از اینکه در دل نهادم معرفت تو را. و بعد از اینکه زبانم به ذکر تو گویا بوده است ... 
ای معبود من، و ای پروردگار و آقای و ای سرور من، برای کدام مورد به تو شکوه کنم. و برای کدام یک از آنها شیون و گریه کنم؟ برای دردمندی عذاب و سختی اش، یا برای طولانی بودن عذاب و مدتش، وای که اگر مرا هـم ردیف دشمنانت در عقوبتهـا قرار دهی و با اهـل بلایت جمع نمایی و بین من و دوستانت جدایی افکنی.
خدایا و ای سرور و مولای من و ای پروردگارم، گیرم که بر عذاب تو صبر کنم، چگـونه بر دوری تـو صبر کنم. و گیرم که بر حرارت 
آتش عذابت صبر کنم، چگونه بر چشم پوشی از کرامت تو صبر کنم...
خداوندا مرا طوری قرار بده که از هیبت تو هراسناک باشم، گو اینکه تو را می بینم. و خوشبختم کن به تقوای خودت. و بدبختم مگردان بسبب معصیتت. و برایم از تقدیر خودت خیر قرار بده. و به قدر خود برکتم ده ... 
خدایا بی نیازیم را در وجودم و یقین را در قلبم و اخلاص را در عملم و نور را در چشمم و بینایی را در دینم قرار بده و مرا از توانایی خودم بهره مندم نما.
خداوندا تو نزدیک هر کسی هستی که تو را بخواند. و زودتر اجابت می کنی. و کریمترین کسی هستی که می بخشد. و وسیعتر از هر کس دیگری عطا می کنی. و شنونده ترین هستی برای کسی که درخواست می کند. ای بخشاینده در دنیا و آخرت و مهربان در هر دو...
اینک به دعاهای قرآن توجه فرمائید، که چه زیبا بر کرانه دل آدمی می نشیند.
پروردگارا همانا تـو هر که را به آتش افکنی، او را خـوار ساخته ای. و برای ستمکاران هیچ یاوری نیست. 
پـروردگارا ما صدای منادی تـو را شنـیدیم که به ایمان دعـوت می کرد، به پروردگار خود ایمان بیاورید و ما ایمان آوردیم. پروردگارا گناهان ما را ببخش و بدیهای ما را بپوشان، و ما را با نیکان بمیران. 
پروردگارا آنچه را بوسیله پیامبرانت به ما وعده فرمودی، به ما عطـا کن و ما را در روز رستاخیز رسـوا مگردان. زیرا تو هیچگاه از وعده خود تخلف نمی کنی.
... خداوندا، این شهر (مکه) را مکان امنی قرار ده. و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاه دار. 
پروردگارا آنها (بتها) بسیاری از مردم را گمراه ساخته اند. هر کس از من پیروی کند از من است و هر کس نا فرمانی من کند، تو بخشنده و مهربانی.
پروردگارا، تو می دانی آنچه را ما پنهان و یا آشکار می کنیم. و چیزی در زمین و آسمان بر خداوند پوشیده نیست. 
پروردگارا مرا و فرزندانم را از بر پا کنندگان نماز قرار ده و دعای مرا بپذیر.
پروردگارا، من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را در آن روز که حساب بر پا می شود بیامرز.
نیازی به تفسیر نیست. خودتان قضاوت کنید و تفاوت را دریابید، که چگونه دعاهای اسلام فراگیر بوده و تمام جوانب زندگی را شامل می شود. و چه روحی بر آنها حاکم است.

تعداد بازدید از این مطلب: 57
موضوعات مرتبط: شیطان پرستی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


دلایل شیطان پرستی


دلایل شیطان پرستی

نکته قابل تأمل در این باب این است که چرا مردم به پرستش شیطان روی می آورند؟ و اصلاً چگونه با وجود اعتقاد به خداوند، عبادت غیر را ترجیح می دهند؟ قبلاً در این باره سخن به میان آمده است که، شیطان پرستان به خداوند اعتقاد دارند. ولی با این وجود، آنها عبادت شیطان را به پرستش خداوند ترجیح می دهند!
چرا مردم شیطان را پرستش می کنند؟
شاید دلایل مربوط به این امر بسیار زیاد باشد، اما چند نکته اساسی مورد نظر، به اختصار بیان می گردد.

  1. نکته اول اینکه، هر کس می خواهد عقیده خود را اظهار کند. در فرهنگ غرب هم عده ای برای ابراز عقیده و اعلام اینکه با روش زندگی مسیحی مخالفند، به چنین روشی از زندگی روی آورده اند. 
    در ضمن این نوع پرستش خود یک جنبه فلسفی از روش زندگی انسان غربی است. که البتـه به باور شیطـان پرستان، در کنار فلسفـه های متفاوت زندگی قرار دارد.
  2. نکته دیگر این است که، در طبیعت انسان ترس وجود دارد و انسان همواره با این مسئله همراه بوده است. از طرفی شیطان نیز همواره خود را ترسناک و مخوف نشان داده است. این مسئله را در سایتهای مـربوط و تصاویـری که از شیطـان ارائـه می دهنـد، به وضـوح می تو
    مشاهده کرد. لـذا کسانی که از زندگی همراه با ترس پرهیـز می کنند، خود را در آغوش شیطان قرار می دهند، تا از ترس او در امان باشند. آنها قدرت را در شیطان می بینند، اما نفهمیده اند که قدرت از آن خداست نه شیطان. 
    ترس از خدا نشانه حکمت است. زیرا از آغاز خلقت بشر همواره با انسان بوده و نشانه عشق انسان به خداوند است. و عشق به خدا چه زیباست. آن زمان که انسان به صحبت با خداوند می پـردازد و جملات عاشقـانه یکی پس از دیگـری رد و بدل می شوند. و چه کسی است که از معاشقه سیر شود؟
    آری عشق ترس آور است! ترس از دست دادن معشوق...
  3. نکته دیگر فقر است. فقر یکی از عواملی است که شیطان پرستی را ترغیب می کند.
    قرآن به این موضوع، این گونه اشاره می فرماید: الشیطان یعدکم الفقر و یأمرکم بالفحشاء شیطان شما را به فقر دعوت کرده و به فحشا امر می کند.
  4. رفتار غلط کلیسا نیز یکی دیگر از عوامل گرایش غربی ها به شیطان پرستی است. همین رفتار باعث شد که وودیسم، جینیسم، بودیسم، روح پرستی، شیطان پرستی، آلت پرستی و سایـر ادیان خرافی در غرب رشد کرده و احساس ضد دینی در جوامع برانگیخته شود.
    در میان موجودات دوپـای این عالـم، کسانی یافت می شـوند که از مـوفقیت خداوند نا امید شده و احساس می کنند خداوند نمی تواند مشکلی را حل کند. اینان به شیطان پرستی روی می آورند و خداوند را ترک گفته و متوسل به دشمن خدا می شوند.
    با این وجود بازگشت پنهانی به جادوگری و عادت دادن و متمایل ساختن مردم، خصوصاً دختران خردسال به جادو و جادوگری چنان خطرناک صورت می گیرد که در آینده ای نزدیک، چیزی از اعتقاد به خدا در دختران، یا بهتر بگوییم، مادران فردا که باید فرزندان را تربیت کنند، نمی بینیم. در این باره مثال برای گفتن بسیار زیاد است. اما ذکر یک مورد کفایت می کند.
    برای اینکار غرب متوسل به جادوی باربی شده است. که واقعاً مشق خوبی برای انحراف دختران است. برای جلوگیری از این معضل به زبان بهتر، باید بگویم اجازه بدهیم، دختران (خصوصاً) و تمام کودکان ما (عموماً)، با اسباب بازی های معمولی بازی کنند. فقط کافی است به آنها اجازه بدهیم، نه آنکه آنها را مجبور کنیم. زیرا کودکان ذاتاً ساده خواه و بی تکلف هستند.
    در این میـان چیزی که نگـاه های بیـدار را به خود معطـوف می کند، خیل عظیم اعتقادات گوناگون به شیطان، در غالب های مختلف است. فرهنگها و تمدنهای بشری یکی پس از دیگری دستخوش تحولات شده و از مسیر اصلی و از پیش تعیین شده فاصله گرفته و گرفتار هجمه شدید اعتقادات خرافی قرار گرفته و به ورطه نابودی کشیده شده و از بین رفته اند. 

تعداد بازدید از این مطلب: 74
موضوعات مرتبط: شیطان پرستی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


عاقبت شیطان و شیطان پرستان


عاقبت شیطان و شیطان پرستان

کتاب انجیل شیطان را قدرت تاریکی می داند. ولی در عالم برای او قدرتی قائل نیست و او را در مقابل ایمان ضعیف می داند. و او را مظهر گمراهی می داند. برخی از آیات انجیل دلالت بر همین مضمون دارد. و در جایی دیگر قدرت را از آن خداوند می داند. این نکته این گونه آمده است:
خداوندا، جلال و حرمت و قدرت برازنده توست. زیرا تو آفریننده تمام موجودات هستی و همه چیز به اراده تو به وجود آمد. 
قرآن کریم به گونه ای دیگر شیطان را قدرت تاریکی می داند. با این تفـاوت که قدرت شیطان را پـوشالی دانسته و اگر اراده انجام کاری را دارد، فقط به خاطر اجازه ای است که خداوند به او داده است.
در این مورد تفاوت دیدگاه انجیل و قرآن در این است که، از نظر انجیل قدرت شیطان در خود اوست. ولی قرآن قدرت مطلق را از آن خداوند می داند. و شیطان فقط قادر اعتباری در نظر گرفته شده است. 
به تعبیر دیگر، شیطان یکی از مظاهر قادریت خداوند است. و عنصر آزمایش بندگان او می باشد. مؤید این مدعا آیات متعددی است که قرآن کریم بدان اشاره می فرماید. 
از جمله این آیات می توان به موارد ذیل اشاره کرد.
... قل ان الله یضل من یشاء و یهدی الیه من اناب بگو همانا خداوند گمراه می کند هر کس را که بخواهد و هدایت می کند کسی را که به سوی او توبه کند.
و باز می فرماید: ... ولیقول الذین فی قلوبهم مرض و الکافرون ما ذا اراد الله بهذا مثلاً کذلک یضل الله من یشاء و یهدی من یشاء... کسانی که در دلشان مرض است و کافران، می گویند: چرا خداوند چنین مثلی را اراده کرده است. اینچنین خداوند هر کس را که بخواهد گمراه کرده و هر که را بخواهد هدایت می کند.
و آیات قرآن در این باره بیش از اینهاست.
مضـل بودن خـداوند یعنی چه؟ آیا غیـر از این است که شیطان مظهر تجلی چنین صفتی می باشد؟ 
و چقدر شیطان پرستان سفیهانه به دنبال پرستش شیطان هستند!. 
او را که یکی از ابزارهای خداوندی است، پرستیده ولی از قدرت مافوق او غافل می باشند!.
اما خداوند، عاقبت شیطان را مشخص نموده است. جالب است بدانید که حتی کتاب مقدس مسیحیان (انجیل) نیز به عاقبت او اشاره کرده است.
شاهد این نکته را در انجیل چنین می بینیم.
... ولی صبر کنید تا روز جزا. زیرا که در آن وقت فرشتگان من، کفار را جمع کنند و با شیطان به دوزخ افکنند و مؤمنان را به ملکوت من در آورند. 
در جایی دیگر اشاره می کند:
... شیطان از زندان آزاد خواهد شد. او بیرون خواهد رفت تا قومهای گوناگون یعنی یأجوج و مأجوج را فریب داده، برای جنگ متحد سازد. آنـان سپاه عظیمی را تشکیل خواهند داد که تعدادشان همچون ماسه های ساحل دریا بی شمار خواهد بود. ایشان در دشت وسیعی، خلق خدا و شهر محبوب اورشلیم را از هر سو محاصره خواهند کرد. اما آتش از آسمان، از سوی خدا خواهد بارید و همه را خواهد سوزاند. سپس شیطان که ایشان را فریب داده بود، به دریاچه آتش افکنده خواهد شد. دریاچه آتـش همـان جـایی است که با گـوگرد می سوزد. و آن جانـدار خبیث و پیامبر دروغینش، شبانه روز تا ابد در آنجا عذاب می کشند. 
باز در جای دیگر آمده است: 
سپس در آسمان جنگی روی داد. میکائیل و فرشتگان زیر فرمان او با اژدها و فرشتگان خبیث او جنگیدند. اژدها شکست خورد و همراه فرشتگانش از آسمان رانده شد. بلی، این اژدهای بزرگ، یعنی آن مار قدیمی که اسمش ابلیس یا شیطان است و همان کسی است که مردم دنیا را فریب می دهد، با تمام دار و دسته اش بر زمین افکنده شد. 
قرآن کریم در خصوص عاقبت شیطان و شیطان پرستان اینچنین اشاره می فرماید:
کمثل الشیطان اذ قال للانسان اکفر فلما کفر قال انی برئ منک انی اخاف الله رب العالمین 
مانند شیطان آن زمان که به انسان گفت: کافر شو به خداوند. پس زمانی که انسان کفر ورزید، (به انسان) گفت: من از تو دور هستم. (زیرا) من از پروردگار عالم می ترسم. 
فکان عاقبتهما أَنهما فی النار خالدین فیها و ذلک جزاء الظالمین 
پس عاقبت و سرانجام آن دو (شیطان و انسان کافر) این است که هر دو، در آتش (جهنم) جادوانه خواهند شد و آن کیفر ستمکاران است.
از امام باقر علیه السلام درباره آیات رب فانظرنی الی یوم یبعثون. 
قال فانک من المنظرین. الی یوم الوقت المعلوم (شیطان گفت) خدایا به من مهلت بده تا روزی که همه مبعوث می شوند. خداوند فرمود: همانا تو از مهلت داده شدگانی. تا روزی که زمانش مشخص شده است. 1 سوال کردند. 
حضرت فرمودند: منظور، روز ظهور قائم عجل الله تعالی فرجه است. هنگامی که ظهور فرماید، وارد مسجد کوفه خواهند شد. شیطان در مقابل او به زانو افتاده و می گوید: وای که چه روز سختی است. آنگاه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از مـوهای جلـوی پیشـانی او گرفته و سر از بدن او جدا می فرماید. 
آری این است عاقبت شیطان در این دنیا. و به همین دلیل است که هر چه در توان دارد برای مقابله با حقیقت انجام می دهد. و قصد دارد با ترساندن انسانها از قدرت پوشالی خود، ظهور را به تأخیر اندازد. زیرا می داند که با ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف عمر او به پایان خواهد رسید.
الا ان وعد الله حق ولکن اکثرهم لا یعلمون آگاه باشید که وعده خداوند حق است. ولی اکثرشان نمی دانند . 
با این ملاحظات بهتر است چاره ای اندیشید. تا تفکر تاریک سیطنیسم بر پیکره اجتماع، سایه نیافکند.
غفلت از این موضوع می تواند، صدمات جبران ناپذیری را بر جامعه تحمیل کرده و آن را به ورطه هلاکت و تباهی بکشاند. بجاست مسئولان نظام، با همراهی نخبگان فرهنگی - مذهبی و علمی کشور، تدبیری اندیشه کنند و همگان را از شبیخونی جدید آگاه سازند. شبیخونی که نه فقط نسل جوان، که تمام اقشار را هدف قرار داده است. شبیخونی که حتی کودکان خردسال را نشانه رفته و برای نابودی فرهنگ در جوامع برنامه ریزی کرده است. 
باشد که کشوری را که به نام ائمه معصومین علیهم السلام در همه جای دنیا شناخته شده است را حفظ کرده و تسکین و مرهمی بر زخمهای تاریخ این مرز و بوم نهیم. به امید روزی که از کفر جز نامی در تاریخ نماند.

تعداد بازدید از این مطلب: 82
موضوعات مرتبط: شیطان پرستی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نمادهای شیطان پرستی


نمادهای شیطان پرستی

 

شیطان پرستی جدید به خدایی اعتقاد ندارد و شیطان را تنها نوعی کهن نماد ( archetype ) می داند و انسانها را تنها در برابر خود مسئول میداند و این نوع شیطان پرستی اعتقاد دارد که انسان به تنهایی می تواند راه درست و غلط را تشخیص دهد به همین دلیل هم این اعتقاد بیشتر به عنوان یک اعتقاد فلسفی شناخته می شود.

شیطان در این اعتقاد نماد نیروی تاریکی طبیعت ، طبیعت شهوانی ، مرگ ، بهترین نشانه قدرت و ضدمذهب بودن است.

این اعتقاد شیطان پرستی دارای شاخه های متعددی است اما می توان گفت جز یکی دو نوع آن همگی دارای اصول زیر می باشند:

Atheism - : خدایی در شیطان پرستی وجود ندارد.

Not dualistic - : روح و جسم غیرقابل دیدن هستند و هیچ جنگی بین عالم خیر و شر وجود ندارد.

Autodeists - : خود پرستی ، خدایی جز خود انسان وجود ندارد و هر انسانی خود یک خداست.

Materialistic - : اعتقاد به اصالت ماده

- وابسته به راه چپ بودن در برابر راه راست که راه خدایی است.

- ضد مذهب بودن خصوصا مذاهبی که اعتقاد به زندگی پس از مرگ دارند.

- عدم پرستش شیطان زیرا شیطان جسم نیست و وجود خارجی ندارد.

- اعتقاد به استفاده از لذت در حد اعلای آن زیرا تمام خوشی دنیایی است و این خوشی ها خصوصا لذات جنسی پتانسیل لازم را برای کارهای روزانه آماده می کنند و به هر شکلی انجام آنها لازم و ضروری است.

در بررسی نمادهای متعلق به شیطان‌پرستی خط بسیار روشنی از ارتباط صهیونیسم و شیطانیسم به وضوح قابل مشاهده است .

در ذیل برخی از نمادها كه به عنوان نگین انگشتر ، ‌گردنبند ، تصاویر بر روی دست‌بندها، پیراهن ، شلوار ، كفش ،‌ ادكلن ، ساعت و ... درج شده و از جمله به ایران اسلامی نیز راه یافته است ، مورد بررسی و معرفی قرار می‌گیرد :

اگر نوشته وسط نماد یعنی (Satanism) به معنای شیطان‌گرایی به همراه دایره حذف كنیم ، آن وقت یك ستاره پنج‌ضلعی بر جای می‌ماند كه همان نشانه ستاره صبح یا پنتاگرام (pentagram) باقی می‌ماند 

این سمبل نیز همان پنتاگرام است ، با فرق اینكه انواع آن گاه پنج‌ضلعی وارونه (snvertedpentagram ) یا دیو (Buphomet ) و به شكل در میان نمادهای شیطان‌پرستان به چشم می‌خورد .

برخی از شیطان‌گرایان محدوده جغرافیایی « تحت سلطه » این نماد و در واقع منطقه نفوذ شیطان‌گرایی را در نقشه ذیل توصیف می‌نمایند . (محدوده در ایسلند و اروپا)

درمیان پنتاگرا‌های قبلی تصویر سر یك بز تعبیه شده است كه اقدامی ضد مسیحی ، ‌به این معناست كه مسیحیان معتقدند كه مسیح همچون یك بره برای نجات ایشان قربانی شده است و با توجه به اینكه ایشان بز را نماد شیطان و در برابر بره می‌دانند این آرم را انتخاب كرده‌اند

666:یك سمبل با عنوان « شماره تلفن شیطان » توسط گروه‌های هوی متال وارد ایران اسلامی شده اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور در میان شیطان‌پرستان تلقی می‌شود و براساس مكاشافات 13:18 « ... پس هر كس حكمت دارد عدد وحش را بشمارد ،زیرا كه عدد انسان است و عددش 666 است . »  از سال‌ها پیش تاكنون این عدد با اشكال مختلف بر روی دیوارهای شهرهای بزرگ كشور مشاهده می‌شد

صلیب وارونه (upside down cross ) : این نماد و حكایت از « وارونه شدن مسیحیت دارد » و عمدتا استهزا و سخره گرفتن این دین  است.صلیب وارونه در گردن بندهای بسیاری مشاهده شده و خواننده‌های راك انواع مختلف آنرا به همراه دارند.

نماد صلیب شكسته یا چرخ خورشید (swastika or sun wheelc):چرخ خورشید یك نماد باستانی است كه در برخی فرهنگ‌های دینی همچون كتیبه‌های بر جای مانده از بودایی‌ها و مقبره‌های سلتی و یونانی دیده شده‌است .

لازم به توضیح است این علامت سال‌ها بعد توسط هیتلر به كار رفت ،‌ لكن برخی با هدف به سخره گرفتن مسیحیت این سمبل را وارد شیطان‌پرستی كردند

چشمی در حال نگاه به همه جا (All seeing Eye) : چشم در برخی نمادهای روشنفكری نیز به كار می‌رود . اما شیطان‌پرستی اعتقاد دارند چشم در بالای هرم « ‌چشم شیطان » است و « بر همه جا نظارت و اشراف دارد » .این علامت در پیشگویی،‌ جادوگری، نفرین‌گری و كنترل‌های مخصوص جادوگری مورد استفاده قرار می‌گیرد .گفتنی است این نماد بر روی دلار آمریكایی به كار رفته است .

این نمادها به انگلیسی (Ankh) انشاء‌می‌شود و سمبل شهوت‌رانی و باروری است .این نمادها به معنای روح شهوت زنان نیز تعبیر می‌شود . امروزه نماد “ فمنیسم “ در واقع یك نماد برداشت شده دقیقا از سمبل‌های شیطانی است .پرچم رژیم صهیونیستی : قابل توجه جدی است كه رژیم صهیونیستی علاوه بر حمایت‌های آشكار و پنهان ،حتی از قرار گرفتن نماد رسمی كشور نامشروعش در كانون علائم شیطان‌گرایان نیز پرهیز ندارد 

ضد عدالت (Anti justice) : با توجه به اینكه تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار می آمده است شیطان‌پرستان تبر رو به پایین را با عنوان نماد ضد عدالت در راه پیمودن مسیر تاریك انتخاب كرده‌اند.همچنین گفتنی است كه فمنیست‌ها از دو تبر رو به بالا به معنی مادر‌سالاری باستانی استفاده می‌نمودند.

سر بز (Goat Head) : بز شاخدار ، ‌بز مندس mendes (همان ba"al بعل خدای باروی مصر باستان) ، ‌بافومت ، خدای جادو ، scapegoat (بز طلیعه یا قربانی) این یكی از راه‌های شیطان‌پرستان برای مسخره كردن مسیح است زیرا گفته می‌شود كه مسیح مانند بره‌‌ای برای گناهان بشر كشته شد . همانطور كه در توضیح نمادهای اول اشاره شد ،‌این نماد تصویر كاملی است از بز قرار گرفته در نماد پنتاگرام .

هرج و مرج (Anarchy) : این نماد به معنای از بین بردن تمام قوانین است و دلالت بر این امر دارد كه « هر چه تخریب كننده است تو انجام بده » این نماد عمدتا مورد استفاده گروه‌های هوی‌متال است .

منبع:tebyan

تعداد بازدید از این مطلب: 87
موضوعات مرتبط: شیطان پرستی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 صفحه بعد


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود